English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4091 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
filter center U مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
information processing U نتیجه گیری ازاخبار
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air defense direction center U مرکز هدایت اتش پدافند هوایی
air defense artillery controller U مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
air defense commander U فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
air control and reporting center (c.r.c. U مرکز کنترل و گزارش هوایی
tactical air command center U مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
open loop system U مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
air defense readiness U وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air defense U پدافند هوایی
anti aircraft defense U پدافند ضد هوایی
anti aircraft U پدافند هوایی
weather central U مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
air defense command U فرماندهی پدافند هوایی
integrated defense U پدافند هوایی توام
air defense element U عنصر پدافند هوایی
air defense artillery U توپخانه پدافند هوایی
flak U توپخانه پدافند هوایی
anti aircraft artillery U توپخانه پدافند هوایی
active air defense U پدافند عامل هوایی
vital area U منطقه حیاتی پدافند هوایی
air defense sector U منطقه ماموریت پدافند هوایی
air defense ship U ناو مخصوص پدافند هوایی
sector commander U فرمانده ناحیه پدافند هوایی
rules of engagement U روشهای درگیری پدافند هوایی
area air defense commander U فرمانده منطقه پدافند هوایی
weapons hold U فرمان اتش قطع در پدافند هوایی
faker U هواپیمای تمرینی درتیراندازی پدافند هوایی
splashed U در پدافند هوایی یعنی هواپیمای دشمن زده شد
missile master U دستگاه توزیع اتش کامپیوتری پدافند هوایی
parroted U وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parrots U وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parroting U وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parrot U وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
flad suppression U تیر ممانعتی روی جنگ افزارهای پدافند هوایی
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
battery integration end radar display U وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
fire unit U یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
mauler U نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
whole blood center U مرکز کنترل و اهداء خون مرکز جمع اوری خون
seen fire U اتش مداوم و دیدبانی شده پدافند هوایی که روی سبقت معین در جلوی هواپیما اجرامیشود
battery control central U مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
effectiveness clock U دایره کارامدی پدافند هوایی دایرهای که نتایج تجزیه وتحلیل میزان کفایت پدافندهوایی را نشان میدهد
quails U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quail U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
direct air support center U مرکز پشتیبانی مستقیم هوایی
speed ring U طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
conclusions U نتیجه گیری
syntheses U نتیجه گیری
conclusion U نتیجه گیری
subsumption U نتیجه گیری
synthesis U نتیجه گیری
static employment U کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
counterflak U اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
central control panel U مرکز کنترل
central air data U مرکز تهیه اطلاعات هوایی مرکزی
center to center method U روش اتصال مرکز به مرکزعکس هوایی
photogrammetry U علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
batching plant U مرکز اندازه گیری
deduction U استنتاج نتیجه گیری
inferentially U ازراه نتیجه گیری
analogical reasoning U نتیجه گیری قیاسی
control center U مرکز کنترل عملیات
area control center U مرکز کنترل منطقهای
to snuff out U در نتیجه گل گیری خاموش کردن
conclusion [closure] of the debate U پایان [و نتیجه گیری] بحث
drop zone control center U مرکز کنترل منطقه بارریزی یا فرود
what luck U در رهگیری هوایی یعنی نتیجه انجام ماموریت چه طور بود
air control U کنترل هوایی
control area U منطقه کنترل هوایی
airspace control U کنترل فضای هوایی
aircontroller U کنترل کننده هوایی
air controlman U نگهبان کنترل هوایی
homing station U رادارهای کنترل هوایی
control zone U منطقه کنترل هوایی
initial point U نقطه کنترل هوایی
air control party U گروه کنترل هوایی
controlled airspace U فضای هوایی کنترل شده
air control point U نقطه کنترل مسیر هوایی
air-traffic control U کنترل عبور و مرور هوایی
air control ship U ناو کنترل حرکات هوایی
forward air control post U ایستگاه کنترل هوایی جلو
airspace control U کنترل کردن فضای هوایی
air traffic control U کنترل عبور و مرور هوایی
air movement section U قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
control zone U منطقه فضای هوایی تحت کنترل
air traffic regulation and identificatio U سیستم تشخیص و کنترل عبورو مرور هوایی
free lance U اعلام کنترل خودکار هواپیمادر درگیریهای هوایی
air raid reporting control ship U گشتی کنترل کننده گزارش حملات هوایی
photogrammetry U مبحث اندازه گیری ومساحی ازروی عکسهای هوایی
shuttle bombing U بمباران با استفاده از دوپایگاه هوایی برای بمب گیری
controlled sampling U نمونه گیری کنترل شده
freddie U اشاره به ایستگاه یا یکان کنترل کننده در درگیریهای هوایی
positive control U کنترل عملی عبور و مرورهواپیماهای خودی در فضای هوایی
sagging U تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
fuzzy theory U نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
fuzzy logic U نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
midnight U فرمان از کنترل نزدیک به دورتغییر فرکانس بدهید دررهگیری هوایی
zmarker beacon U نوعی برج کنترل هوایی مستقر در میدان تیر پدافندهوایی
deffered entry U ورود به یک زیربرنامه که نتیجه خروج غیر مترقبه ازبرنامه میباشد که کنترل به ان منتقل شده است
decision U علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
decisions U علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
photo nadir U مرکز خط المرکزین عکس نقطه لولای عکس هوایی
horizontal control U کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
switching U مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
z scale U نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
island U منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
islands U منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
controlled airspace U قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
calibrated orifice U سوراخ یا تنگنایی با قطرداخلی مشخص جهت اندازه گیری یا کنترل جریانی که ازان عبور میکند
photo distance U مسافت اندازه گیری شده ازعکس هوایی مسافت روی عکس
which transponder U علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
controlled pattern U بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
synchroreceiver U دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
vertical control U کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
medical assemblage U مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
centrifugal U با سیستم گریز از مرکز با نیروی گریزاز مرکز
It wI'll eventually pay off. U با لاخره نتیجه خواهد رسید (نتیجه می دهد )
synchroscope U دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
asynchronous U کامپیوتری که به شبکهای وصل است تا شماره گیری مودم ها را کنترل کند و به کاربران در فاصله دور اجازه استفاده از اتصال مودم و دستیابی به شبکه بدهد
TCP/IP U پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود
provision center U مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
to be a foregone conclusion <idiom> U نتیجه حتمی [نتیجه مسلم] بودن
center mark U علامت مرکز نشانه مرکز
foregone conclusion U نتیجه حتمی نتیجه مسلم
collision parameter U در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air pilots U خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
army operations center U مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
He's a wet blanket. U او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
defenses U پدافند
defense U پدافند
defence U پدافند
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
aired U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
notice to airmen U اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air material U ماتریل هوایی وسایل هوایی
airs U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch U قسمت هوایی رسته هوایی
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
defense in depth U پدافند در عمق
satellite defense U پدافند ماهوارهای
deliberate defense U پدافند با فرصت
self defense U پدافند از خود
defense in place U پدافند در محل
Recent search history Forum search
1deformations is a concept that is gaining ground معنی این جمله
1The outright abolition of the death penalty.
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
1the result is a flow of emotions from joy to guilt
2interfereometry
1مقاله در مورد اندازه گیری شیفت فرکانسی
1Formation Process
1معنی lead lag compensator
1محمد حسین صحرائی
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com